سیدجعفر فضلالله، استاد حوزه علمیه بیروت، در گفتوگو با ایکنا، درباره دلایل خشونتها در اعتراضات مردم لبنان و عراق گفت: این دو ملت مؤمن، که از مشکلات بسیاری در زمینه اقتصادی، اجتماعی و فساد سیاسی رنج میبرند، با وجود اختلاف در مذاهب و ادیان، یک جنبش ملی و اجتماعی به راه انداختهاند؛ اما این ملتها باید بدانند تنها مسیری که میتواند اهداف آنان را محقق سازد وحدت است.
این استاد جامعهشناسی دانشگاه لبنان ادامه داد: بنابراین در صورتی که خواسته این ملتها اصلاحات اقتصادی یا مسئولیتپذیری نظام حاکم است، سر دادن شعارهایی به دور از این مسائل غیرمعقول است، زیرا وقتی مردم به خیابانها میآیند، شعارهای آنها باید متناسب با اهدافی باشد که به خاطر آنها دست به تظاهرات زدهاند.
فضلالله افزود: اگر شعارها با هدف اصلی تفاوت داشته باشد و بدون آگاهی سر داده شود، ممکن است این جنبش فرصتی را برای کسانی ایجاد کند که از مسائل منطقهای سوءاستفاده میکنند و خواهان آرامش برای ملتهای اسلامی و عربی نیستند. همچنین فرصتی برای فاسدان به وجود میآورد تا با روش دیگری به صحنه بیابند و اوضاع را به دست گیرند.
این عالم لبنانی تأکید کرد: ملت در این شرایط درمییابد که فساد همچنان باقی است، همه تلاشها بیهوده بوده، همه خونهای ریختهشده هدر رفته است و هیچیک از شعارها به نتیجه نرسیده است. بنابراین اقدام منفعلانه یا خشونت مناسب نیست، زیرا قطعاً جنبش ملتها به انقلاب داخلی تبدیل میشود، در حالی که باید عاقلانه و آگاهانه باشد تا همه اختلافات داخلی و خارجی را رصد کند.

استاد جامعهشناسی دانشگاه لبنان درباره مداخله قدرتهای خارجی در اعتراضات لبنان و عراق گفت: متأسفانه جنبشی که برای ایجاد اصلاحات در فساد اداری و اقتصادی و رسیدن به اهداف و خواستههای مردم به راه افتاده است، به وسیله قدرتهایی که خواهان خیر برای ملتها نیستند، از جمله آمریکا، منحرف شده است. این قدرتها توانستهاند به صورت مخفیانه و پوشیده بر موج این تحرکات ملی سوار شده و در نتیجه ملت، قدرت خود برای اصلاحات از دست داده است. وی اظهار کرد: من اعتقاد دارم اگر ملتهای لبنان و عراق و سایر کشورها، خواهان اصلاحات و از بین بردن فساد هستند، میتوانند ابتدا مقامات فاسد کشورهای خود را با قدرت ملی خود اصلاح کرده و حقوق ملت را به آنان بازگردانند. پس از این مرحله است که آنها میتوانند به سمت اصلاحات اساسی در نظام حرکت کنند. فضلالله در بخش دیگری از این گفتوگو، درباره دلایل ادامه حملات عربستان سعودی به یمن با وجود گذشت 5 سال از این حملات گفت: موضوع یمن پیچیده و فراتر از یک چالش است، اما یکی از مسائلی که در جوامع امروز بروز پیدا کرده، موضوع رژیم صهیونیستی و آمادگی یمن برای یاری فلسطین است
موضوع یمن پیچیده و فراتر از یک چالش است. اما یکی از مسائلی که در جوامع امروز بروز کرده، موضوع رژیم صهیونیستی و آمادگی یمن برای یاری فلسطین است
. حمایت یمن از فلسطین مسئله جدیدی نیست، بلکه جزئی از فرهنگ قرآنی و فقهی این ملت محسوب میشود و آنان از زمان تأسیس جنبش اسلامی در این کشور در این راستا قدم برداشتهاند. به همین دلیل منافع استکبار جهانی اقتضا میکند که قدرت مردم یمن را تضعیف کند تا بتواند این نوع تفکر درباره آزادی فلسطین را از بین ببرد. این استاد درباره دلیل دیگر ادامه یافتن این حملات گفت: یمن در منطقهای قرار دارد که از نظر سیاسی بسیار حساس است، زیرا این کشور از نظر موقعیت جغرافیایی بسیار نزدیک به رژیم صهیونیستی است و میان آنها چند رودخانه کوچک قرار دارد؛ در نتیجه نقشه استکبار جهانی این است که این منطقه را در راستای اهداف غیرقانونی و استعمارگرانه رژیم صهیونیستی تحت تسلط خود درآورد. پس یمن در رأس اولویتهای استکبار جهانی قرار دارد تا قدرت مردم این کشور را هرچه بیشتر تضعیف کند.

وی تأکید کرد: با وجود نقشههای استکبار جهانی و اختلاف مذاهب در میان مسلمانان، آنان باید در برابر این نقشهها ایستادگی کنند و اجازه ندهند که حملات به این ملت مظلوم ادامه یابد. از این رو اگر مسلمانان به مسئله فلسطین اهتمام میورزند، باید همه مواضع خود در مقابله با دشمن صهیونیستی را تقویت کنند. این عالم لبنانی گفت: فتاوایی بر مبنای تفاسیر نادرست داده میشود و علمای مسلمان چه از طریق مؤسسات تبلیغی یا مراکز دیگر باید مردم را با ادله و براهین صحیح از اشتباه بودن تفسیر به رأی آگاه سازند. در واقع با وجود تفاسیر نادرست، جنبشهای افراطی یا تکفیری در محیطهای اجتماعی به وجود میآیند و از مدل تربیت فرزندان، سیستم آموزشی در مدارس و دانشگاهها یا گفتوگوهای میان گروههای دینی آغاز میشود. لذا فقدان زبان، ذهنیت یا فرهنگ گفتوگومحور در جوامع موجب به وجود آمدن جامعهای با اندیشههای تکفیری میشود. در نتیجه مورد حمایت مالی و حتی نظامی از سوی بسیاری از قدرتهای سلطهگر قرار میگیرد. بدین ترتیب اندیشه تکفیری به اندیشهای تخریبگر در جامعه اسلامی تبدیل میشود.
فتاوایی بر مبنای تفاسیر نادرست داده میشود و علمای مسلمان چه از طریق مؤسسات تبلیغی یا مراکز دیگر باید مردم را با ادله و براهین صحیح از اشتباه بودن تفسیر به رأی آگاه سازند. در واقع با وجود تفاسیر نادرست، جنبشهای افراطی یا تکفیری در محیطهای اجتماعی به وجود میآیند
فضلالله درباره راهحل این مشکل بیان کرد: نیازمند نهضتی برای تفکیک افکار و اندیشههای تکفیری از اندیشههای توحیدی هستیم، برای مثال میتوانیم از اندیشه توحیدی برای همبستگی استفاده کنیم زیرا همه به وحدانیت خداوند ایمان داریم و میدانیم که بر اساس اراده خداوند میان امت اسلامی اختلاف و تنوع وجود دارد. همانطور که خداوند در قرآن میفرماید: «وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا» (سوره حجرات/ 13) یا «وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً ۖ وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ» (سوره هود/ 118). وی در پایان تأکید کرد: ارتباط برقرار کردن میان اندیشه توحیدی به عنوان یک اندیشه محوری در اسلام و اندیشه تکفیری میتواند تفکر وهابیون و حرکتهای تکفیری را مورد نقد قرار دهد. لذا عقیده دارم که این مسئله میتواند مورد توجه قرار گیرد.
گفت و گو از فرشته صدیقی
انتهای پیام